جدول جو
جدول جو

معنی حسن مقدسی - جستجوی لغت در جدول جو

حسن مقدسی
(حَ سَ نِ مُ قَدْ دَ)
ابن ابی بکر بن احمد بن بدرالدین حلبی حنفی. درگذشتۀ 836 هجری قمری او راست: شرح الصدور و جز آن. (هدیه العارفین ج 1 ص 288)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ سَ سا)
نوعی تفنگ قدیمی ساخت ایران
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ مُ قَدْ دَ)
او راست: نمایشنامه ای به نام ’جعفرخان از فرنگ آمده’ که در 1301 هجری قمری چاپ شده است. (ذریعه ج 5 ص 109) (تاریخ ادبیات معاصر ایران)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ مَ)
ابن عضدالدوله و برادر متوکل علی الله ملک اندلس بن یوسف بن هود جذامی شاعر صوفی مکنی به ابوعلی بود، و با یهود ارتباط میگرفت و به ایشان علم می آموخت. در مرسیه در 633 هجری قمری / 1236 میلادی متولد و در دمشق 697 هجری قمری / 1298 میلادی درگذشت. (زرکلی چ 1 ص 230)
ابن علی بن محمد طائی فقیه اهل مرسیه مکنی به ابوبکر مالکی (412-498 هجری قمری). او راست: ’المقنع’ در شرح لمع. (هدیه العارفین ج 1 ص 278)
لغت نامه دهخدا
نوعی تفنگ سرپر قدیمیوجه تسمیه ی این نام مأخوذ از اسامی دو
فرهنگ گویش مازندرانی